این روزها واژه امنیت در این شهر نا مانوس و غریب شده و عدم امنیت از در و دیوار این شهر سرک می کشد.ترس و رعب و وحشت از ساعات غروب بر شهر سایه می افکند و هر از گاهی در روزنامه های محلی خبر از قتل و زورگیری می دهند و خیلی بی تفاوت و سر سری همه از آن می گذرند.و همه زندگی روزمره را از سر می گیرند تا اینکه باز هم نا امنی سایه هولناکش را بر شهر بیفکند و شاید تلنگری و تاملی.و این سیکل معیوب همچنان تکرار می شود . اما تا کی بی تفاوتی و بی خیالی .همشهریان محترم وقت آن رسیده که سرتان را از لاک خود بیرون بیاورید و مهمترین مسئله موجود یعنی امنیت را پیگری کنید و از مدیران شهر بخواهید که امنیت را برقرار کنند و یادتان باشد که یک دست صدا ندارد و همه با همه پیگیر ایجاد امنیت شوید .
بهار نرم نرمک از راه رسید و سال کهنه جای خود را به سال نو دادو طبیعت منقلب شد . کاش ما هم از طبیعت یاد بگیریم و خانه تکانی بکنیم دلهامونو و افکارمون.بیاین تو سال جدید یه تصمیم اساسی بگیریم و با تغییر زاویه نگاهمون زندگی رو زیبا تر ببینیم .
سال نو شروع قصه ای تازه است .قصه اتان بی غصه و سال نو مبارک.