سرحدی زدگی مهترین بیماری موجود در استان است که متاسفانه سد راه پیشرفت هرمزگان شده است . این بیماری که ریشه و علل و عواملش کشف نشده همچون سرطان ریشه دوانیده و خطر بزرگی محسوب می شود. مردم این استان گرایش عجیبی به ساکنین سایر استانها دارند و همیشه با همشهریان خود از موضع ضعف و شهروند درجه دو برخورد می کنند. شاهد تلاش نیروهای متعهد و متخصص بومی در سیستم ها هسیتم که متاسفانه با برخورد ناشایست همشهریان خود انگیزه اشان را از دست داده اند.به نظر می رسد که عدم اعتماد به نفس در شکل گیری این موضوع موثر بوده است.دوستی می گفت وقتی در محیط کارم با لهجه بندری صحبت می کنم از طرف مراجعین مورد بی توجهی و بی احترامی قرار می گیرم با اینکه کارشان را تمام و کمال انجام می دهم .اما همین مراجعین با نیروهای غیر بومی برخورد محترمانه دارند.من معتقدم در این استان مردم باور دارند که از دیگر استانها پایین ترند و همیشه غیر بومی ها را برتر از خود می دانند و به آنها ارج و قرب بیش از حد می گذارند و همین نگرش باعث پیشرفت غیر بومی ها و پسرفت بومی ها می شود.در واقع مهمترین عامل عدم پیشرفت بومی ها همین نگرش است .اما آیا وقت آن نرسیده که به فکر درمان این بیماری باشیم ؟ اینکه بدانیم ما از دیگران کمتر نیستیم بلکه اگر بخواهیم می توانیم بهترین باشیم .کافی است که اتحاد و همدلی و احترام را سرلوحه کارمان قرار دهیم .
سلام حالتون چطوره؟
قلم خوبی دارین....من چند مدت بندر بودم متاسفانه امروزه تا پارتی نداشته باشی کاری از پیش نمی بری همین که میشینی تو تاکسی با یه جمله راجب مشکلات عمومی راننده شروع میکنه به دردودل کردن و شکایت از وضع زندگیش
وضعیت اسکله هم اسفباره کسی نیست که رسیدگی کنه
از این عقده ام میگیره که ما فقط بلدیم حرف بزنیم
متاسفانه چندین جا هم شاهد بودم وقتی بومی خودمون به یه پست و مقامی میرسه شروع میکنه به اذیت کردن همشهری های خودش اما غیربومی ها رو چشمش جا دارن حق با توئه اگه ما اتحاد و همدلی داشتیم میتونستیم خیلی جا ها پیشرفت کنیم...البته غیر بومی ها هم هموطن ما هستند اما خوبه در کنار اونها به مردم خودمون هم توجه کنیم
سلام .خوبم .ممنون از اظهار نظر شما دوست گرامی.به امید داشتن هرمزگانی آباد و آزاد .
سلام حالتون چطوره؟
قلم خوبی دارین....من چند مدت بندر بودم متاسفانه امروزه تا پارتی نداشته باشی کاری از پیش نمی بری همین که میشینی تو تاکسی با یه جمله راجب مشکلات عمومی راننده شروع میکنه به دردودل کردن و شکایت از وضع زندگیش
وضعیت اسکله هم اسفباره کسی نیست که رسیدگی کنه
از این عقده ام میگیره که ما فقط بلدیم حرف بزنیم
متاسفانه چندین جا هم شاهد بودم وقتی بومی خودمون به یه پست و مقامی میرسه شروع میکنه به اذیت کردن همشهری های خودش اما غیربومی ها رو چشمش جا دارن حق با توئه اگه ما اتحاد و همدلی داشتیم میتونستیم خیلی جا ها پیشرفت کنیم...البته غیر بومی ها هم هموطن ما هستند اما خوبه در کنار اونها به مردم خودمون هم توجه کنیم