من رییس مجموعه هستم .من تشخیص می دهم که صلاح سیستم چیست ؟ رییس اداری می گوید با من هماهنگ نشده پس من این نامه را امضاء نمی کنم .کارمند می گوید باید با من تماس گرفته شود و گرنه من کار مردم را انجام نمی دهم .کارمند مالی می گوید من باید فرزندم را به مدرسه برسانم .مشکل سیستم به من ربطی ندارد.دبیرخانه می گوید من این اشتباه را تصحیح نمی کنم .این اشتباه من نیست .مهندس سیستم با صدای بلند فریاد می زند من رهبر سیستم هستم .اینها نمونه ای از مکالمات بیمار گونه موجود در سیستمهای اداری است که هر روز به وقوع می پیوندد.یازده بار کلمه من و دریغ از یکبار کلمه ما.خود خواهی و منیت تا کی و تا کجا ؟ جاده خود خواهی مستقیم به نا کجا آباد می رود .همه یک صدا من را فریاد می کنند و فقط به خود می اندیشند و متاسفانه تنها چیزی که به آن توجه نمی شود منفعت جمع است .و تا زمانی که سیستمها از من به ما تبدیل نشده اند همچنان باید با مشکلات دست و پنجه نرم کنیم.باید کاری کرد .آدمهای بزرگ یا راهی خواهند یافت و یا راهی خواهند ساخت.
متاسفانه همینجوری که نوشتی....
امروزه همه اونایی که گفتی آدمهای بزرگ ترجیح میدن سرشون به کار خودشون گرم باشه واقعاً به کجا داریم میریم ما؟
سلام و ممنون از اینکه به بندرعباسی سر زدی.پیروز و سرافراز باشید.