روزی از روزها نجاری مشغول کار بود وبا تیر وتخته ای که داشت وسیله ای را ساخت که نامش را میز نهاد و گفت برای نشستن و دور هم بودن آدمها خوب است.روزها - ماهها و سالها یکی پس از دیگری گذشتند تا روزی یک آدم پشت این میز نشست و خوشش اومد و با خودش گفت : خوب و راحته. بعد لحن حرف زدنش هم تغییر کرد و زیاد از کلمه من استفاده می کرد همش من رو تکرار می کرد . این منم .اگه من نبودم و ......
روزهای بعد گفت من حق کسی رو نمی خورم .من از این چیزا نخوردم و من دنبال احقاق حقوق آدمای دیگه هستم .من دروغ نمی گم
القصه مجموعه ای از من ها و منیت ها او را فرا گرفتند.
پس از احاطه منیت ها هر از گاهی کنترلش را از دست میداد و حرفهای عجیب و غریب و فریاد میزد.و مدتی بعد این آدم کاملا عوض شد و دیگه اون آدم سابق نبود
این آدم زور می گفت . فریاد می زدو برای آدمای دیگه عجیب بود که جریان چیه ؟ چی شده؟ و چرا این جوری شده.
چند تا از آدمای دانا فکراشونو رو هم ریختندو فهمیدند این میز ارتعاشاتی از خود ساطع می کند که آدم به این حال و روز می افتدو این همون چیزیه که امروزیها می گن جو گیر شدن
خدا کنه آدمو سگ بگیره اما جو نگیره........
پارتی در زبان فرانسه به معنی حزب است و پارتی بازی در اصل همان حزب بازی است . در زمان احمد شاه قاجار این اصطلاح بر زبانها افتاد.در آن زمان هر که با حزب حاکم بود چه دارای صلاحیت و چه بی صلاحیت بر جایگاه قدرت می نشست و فرنگ رفته ها این اصطلاح را بر سر زبانها انداختند . کم کم این اصطلاح گستردگی معنی پیدا کرد و استفاده از آن در جاهای مختلف به کار رفت و از جنبه سیاسی به در آمد.
1. دور کاری نوعی سازماندهی است که سازمانها برای فرصت کار کارکنان در منزل به وجود می آورند.
2.استفاده از رایانه و ارتباطات راه دور به منظور تغییر موقعیت جغرافیایی محل کار و انجام وظایف شغلی.
3.آن لاین بودن با کمک ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات.
موارد بالا تعاریف مختصر و مفیدی از مفهوم دور کاری هستند که مدتی است در ادارات کشور و از جمله هرمزگان در حال اجراست و اما روند اجرای این طرح در بندرعباس ..
ارسال بخشنامه از پایتخت و اجرای کارشناسی نشده آن توسط به اصطلاح مدیران.
مثل همیشه نورچشمی ها در صدر مشمولین این بخشنامه قرار گرفتند.
کارکنان زیر کار درو هم مشمول شدند.
کارکنا نی که ید طولانی در استفاده از مرخصی های بی رویه داشتند و در این امر کفگیرشان به ته دیگ خورد و البته از نوع سوگلی هم بودند مشمول شدند.
کارکنانی که یه کوچولو سابقه رشوه گرفتن هم داشتند مشمول شدند.
و اما انجام کار توسط دورکاران: با سرعت نور کار را در ساعت اداری دوبل و سوبل انجام دادند. و روزهای دورکاری را در منزل به استراحت پرداختندو گاهی هم همراه خانواده سفری کردند.
خبری هم از آن لاین بودن و افزایش کیفیت کار نبود.
واما مدیران همیشه خواب هر از گاهی چرتشان پاره می شود و به فکر چاره می افتند مثلا جهت راه انداختن کار مردم زورشان به غیر دورکاران می رسد و می گویند چه کنیم همکارتان دورکار است شما کارشان را انجام دهید و از این رو این بیچارگان که علاوه بر کار خود کار دورکاران را هم انجام می دهند مفتخر به لقب زور کار می شوند.
واما سرنوشت ارباب رجوع :وقتی کارمندان بودند ارباب رجوع سرگردان بود حالا که خرما بر نخیل و دست ما کوتاه .
و این یعنی چه.................
در روزگار قدیم در دامنه کوهی آب بود و آبادانی .
مردمی بودند پاک و ساده دل .
روزگار را می گذرانیدند با حمد و ثنای پروردگار.
همه دلخوش و امیدوار
تا اینکه در روزی از روزها
به فکر افتادند که برای خود حاکمی برگزینند
و از قضای روزگار و اقبال بلند قرعه بنام مرغابی افتاد
مرغابی که در خواب هم نمی دید حاکم شود
سر از پا نمی شناخت و بر مسند قدرت تکیه زد
مرغابی که در زندگی خود به جز آّب چیزی ندیده بود خود را گم کرد و خرده فرمایشات آغاز کرد
کم کم عر صه را بر مردمان دلخوش و ساده دل تنگ کرد
حاکمی بود مکار و اهل تزویر و ریا
روزگار مردم آن آبادی را کرد سیاه
دیگر دل خوشی نبود
دیگر گله ای نبود
اگر هم بود حوصله ای نبود
آری حاکم شهری که مرغابی بود .....بر سر مردم آن شهر چه ها بود