من رییس مجموعه هستم .من تشخیص می دهم که صلاح سیستم چیست ؟ رییس اداری می گوید با من هماهنگ نشده پس من این نامه را امضاء نمی کنم .کارمند می گوید باید با من تماس گرفته شود و گرنه من کار مردم را انجام نمی دهم .کارمند مالی می گوید من باید فرزندم را به مدرسه برسانم .مشکل سیستم به من ربطی ندارد.دبیرخانه می گوید من این اشتباه را تصحیح نمی کنم .این اشتباه من نیست .مهندس سیستم با صدای بلند فریاد می زند من رهبر سیستم هستم .اینها نمونه ای از مکالمات بیمار گونه موجود در سیستمهای اداری است که هر روز به وقوع می پیوندد.یازده بار کلمه من و دریغ از یکبار کلمه ما.خود خواهی و منیت تا کی و تا کجا ؟ جاده خود خواهی مستقیم به نا کجا آباد می رود .همه یک صدا من را فریاد می کنند و فقط به خود می اندیشند و متاسفانه تنها چیزی که به آن توجه نمی شود منفعت جمع است .و تا زمانی که سیستمها از من به ما تبدیل نشده اند همچنان باید با مشکلات دست و پنجه نرم کنیم.باید کاری کرد .آدمهای بزرگ یا راهی خواهند یافت و یا راهی خواهند ساخت.
تلفن همراه : وسیله ای سه کاره جهت کلاس گذاشتن .آهنگ گوش کردن و نهایتا عکس گرفتن است .
عذر خواهی : در ایران دمده شده و به جای آن از توجیه استفاده می شود.
اداره : محلی که افراد بعد از تنش ها و جدل های منزل در آنجا استراحت میکنند.
رئیس : فردی که وقتی شما دیر به سر کار میروید خیلی زود می آید و زمانی که شما زود به اداره می روید یا دیر می آید و یا مرخصی است.
وغیره : نشانه ای برای باوراندن این مطلب که افراد بیش از آنچه تصور میکنند می دانند.
مست و هوشیار
محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت مست گفت این پیراهن است افسار نیست
گفت مستی زان سبب افتان وخیزان می روی گفت جرم راه رفتن نیست ره هموار نیست
گفت می باید ترا تا خانه ی قاضی برم گفت رو صبح آی قاضی نیمه شب بیدار نیست
گفت نزدیک است والی راسرای آنجا شویم گفت والی از کجا در خانه ی خمار نیست
گفت تا داروغه راگوییم درمسجد بخواب گفت مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت دیناری بده پنهان و خود را وارهان گفت کار شرع کار درهم و دینار نیست
گفت از بهر غرامت جامه ات بیرون کنم گفت پوسیدست جز نقشی ز تار و پود نیست
گفت آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه گفت در سر عقل باید بی کلاهی عار نیست
گفت می بسیار خوردی زان چنان بیخود شدی گفت ای بیهوده گو حرف کم و بسیار نیست
گفت باید حد زند هوشیار مردم مست را گفت هشیاری بیار اینجا کسی هشیار نیست