بندرعباس هزار و سیصد و هشتاد و نه

می خواهید بدانید چرا بندرعباس پیشرفت نمی کند؟

بندرعباس هزار و سیصد و هشتاد و نه

می خواهید بدانید چرا بندرعباس پیشرفت نمی کند؟

درد بسیار است

در هرمزگان درد بسیار است و این روزها بزرگترین درد سکوت مدیران رده بالای استان در خصوص تجزیه هرمزگان است. به نظر می رسد کسی به هرمزگان نمی اندیشد.مدیران سفت و سخت میز خود را چسبیده اند مبادا آنرا از دست بدهند حالا اگر در این بین هرمزگان هم تجزیه شد اصولا به آنها ربطی نداردو در اندیشه کوتاه آنان هر چه استان کوچکتر . اداره آن آسانتر. هرگز سعی نکردند که جهانی بیندیشند و منطقه ای عمل کنند.ضعف عمکرد و عدم آگاهی این مدیران است که بعضی ها به فکر تجزیه استان می افتند و هر مزگان را بسیار ضعیف و ناتوان می خوانند.اگر دنیا را آب ببرد این مدیران را خواب برده است.خاطره تلخ جدایی فاریاب از هرمزگان هنوز فراموش نشده که امروز به فکر جدایی جاسک و پارسیان افتاده اند.اگر اوضاع به همین منوال پیش رود و همه بی خیال دست روی دست بگذارند و پی زندگی روزمره روند اوضاع وخیم تر از این خواهد شد . فکر می کنم دیگر باید کاری کرد . امیدی به نمایندگان و مدیران این شهر نیست.هرمزگانی ها هرمزکان را دریابید.وقت آن رسیده که مردم هرمزگان از حقشان دفاع کنند .

نگذاریم هرمزگان تجزیه شود

خبر تاسف برانگیز واگذاری جاسک و پارسیان به استانهای کرمان و فارس دل همه هرمزگانی ها را به درد آورد.و چقدر غم انگیز است که نمایندگان هرمزگان سکوت کرده اند.نمایندگانی که باید مدافعان برحق هرمزگان باشند اما متاسفانه صم و بکم نشسته اند و فقط نظاره گرند.هرمزگان گوشت قربانی نیست که بخواهند آنرا بین همسایگان قسمت کنند.نمایندگان محترم هرمزگان غریب نوازی هم حد و اندازه ای دارد .آیا خوابید یا خود را به خواب زده اید؟ بس است دیگر . بیدار شوید .هرمزگان متعلق به همه هرمزگانی هاست .اگر هرمزگان ضعیف است و اگر پیشرفتی نداشته است .تجزیه آن راه حل مساله نیست بلکه صورت مساله را پاک کردن است.بهتر است به جای تفکر شرم آور تجزیه هرمزگان به فکر راه حل توزیع عادلانه امکانات در این استان باشید.دیگر وقت آن رسیده که گامی در جهت آبادانی هرمزگان بردارید.یادتان باشد که شما با رای هرمزگانی ها به خانه ملت راه یافته ایدو دفاع از حقوق مردم این استان جز وظایف شماست .به نظر می رسد که وظایفتان را فراموش کرده اید.هرمزگانی ها در مقابل این فاجعه سکوت نمیکنندو شما باید پاسخگوی مردم هرمزگان باشید.

کپسول به دوشان در بندرعباس

وضعیت نا بسامان توزیع کپسول گاز در شهر بندرعباس مردم را با مشکلات عدیده مواجه کرده است.چندین جایگاه توزیع کپسول در مرکز شهر به دلایل نا معلومی تعطیل شده و این روزها مردم در به در.در جستجوی کپسول گاز هستند.بهتر است در اینگونه موارد اطلاع رسانی شود تا مشکلات مرتفع گردد.مدیران محترم شهر بندرعباس کاش کمی هم مردم را دریابید.عنوان بزرگترین بندر تجاری کشور و اینگونه مشکلات .کاش توزیع عادلانه امکانات وجود داشت.اما از قدیم گفته اند درخت کاشکی را کاشتند و هرگز سبز نشد. خوب است که همه ساکنین این شهر پیگیر باشند و از مسولین بخواهندچرا که آنها باید پاسخگوی مردم باشند.

وقتی مدیران فحاشی می کنند

مدیران در راس هرم سیستم ها قرار دارند و باید از همه جهات برای کارکنان الگو و سرمشق باشند.اما متاسفانه در این شهر مدیرانی هستند که به جای رعایت اصول مدیریتی و  اخلاقی و انسانی جهت اداره سیستم خود از الفاظ رکیک و فحاشی استفاده می کنندو با کارکنان همچون رعیت رفتار می کنند .و اما این شیوه دیر یا زود شکست خواهد خورد چرا که کاسه صبر کارکنان هم روزی لبریز خواهد شد و در جواب این به اصطلاح مدیران خواهند گفت که آنقدر در جوابتان خاموش ماندیم که گفتید حرف حساب جواب ندارد.اما این شیوه هرگز حرف حساب نبوده و نخواهد بود.اما روی سخنم با شما مدیران محترمی است که از شیوه فوق استفاده می کنید دوران ارباب و رعیتی به پایان رسیده است و امروز در قرن بیست ویکم مدیریت استبدادی جوابگونیست و از همه مهمتر اگر کسی این نوع برخورد را با خودتان داشته باشد چه احساسی خواهید داشت.این را به خاطر داشته باشید که کارکنان با ارزشترین سرمایه سیستم ها هستند .و این گونه اداره کردن سبب می شود که هر مزگان از قافله پیشرفت عقب بماند.واما شما مردم محترم بدانید که رفتار مناسب با شما در سیستم جزء حقوق شماست . این منشورهای حقوق کارکنان و مشتریان را جهت پیشرفت و بهبود سیستم ها نوشته اند نه دکوراسیون.

میدان وحشت در بندرعباس

میدان قدس در مرکز شهر پر ترافیک ترین منطقه است که مدیران هوشمند شهر از حل آن عاجز مانده اند.و همچنان این مشکل مردم را رنج میدهد.در ساعات شلوغ میدان به حد انفجار می رسد و متاسفانه فریاد رسی هم نیست. هر از گاهی چند تن از مامورین شریف راهنمایی و رانندگی مسئول کنترل وضعیت موجود می شوند که اصولا کاری از پیش نمی رود و در این گرمای 40 درجه و شرجی رانندگان محترم سعی می کنند با بوق زدن های ممتد فشار عصبی ناشی از ترافیک را تخلیه کنند.حال این سوال مطرح است که واقعا این مسئله لاینحل است ؟ آیا هیچ راه حلی وجود ندارد؟آیا نصب چراغ راهنما می تواند کمکی کند؟ تفاوت این میدان ومیدان پارک شهرچیست؟ آیا روگذر میتواند مشکل را حل کند؟ آیا شهری با این همه درآمد باید همچنان درگیر همچون میدانی باشد ؟